بابا آب داد دیگه شعار ما نیست
بابا خون داد، بابا خون داد
بابا نان داد دیگه شعار ما نیست
بابا جون داد، بابا جون داد
تو کتابها دیگه نمی خونیم بابا، بابا نون داد
بابا فریاد کشید، بابا جنگید با شب، بابا خون داد
کلاس درس ما شعار و پیکار
بهترین درس برای اولین بار
درس امسال ما، تلاش و وحدت
نوبت کوشش است و نوبت کار
جوونا کشته شدند تا شدیم آزاد
تا نکوشیم نمیشه خونمون آباد
بابا آب داد دیگه شعار ما نیست
بابا خون داد، با خون داد
بابا نان داد دیگه شعار ما نیست
بابا جون داد، بابا جون داد
نور اسلام دمید بدر آمد وطن، زشب تار
چو بهاران که گل دمد از باغ ما، بجای خار
شهدا خون دادند به خاطر ما
به امید طلوع صبح فردا
همه با وحدت و الله اکبر
شدیم آزاد، زفتنه ستمگر
ماهی کوچولو شد از ستم آزاد
بسر آمد ز وطن دوره صیاد
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد ، مرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما
×××
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد، مرده دلهای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما
سلاح را بر گیریم، ز جای خود برخیزیم
رو در رو با دشمن، تا محو اهریمن
***
(بستیزیم، بستیزیم، بستیزیم)2
***
(از دل و جان، وقت سحر
سر کنیم آواز خوش فتح و ظفر)2
در دل هر کوه و کمر، هنگامه ها انگیزیم
تا که شود سرنگون، کاخ ستمکاران دون
***
(آتش و خون، درهم آمیزیم)2
***
سلاح را برگیریم، ز جای خود برخیزیم
رو در رو با دشمن، تا محو اهریمن
***
(بستیزیم، بستیزیم، بستیزیم)2
***
(آری ، آری من و تو، می باید ما گردیم)2
قطره ندارد اثری، می باید دریا گردیم
***
(باید که برخیزیم، با هم هم آوا گردیم)2
***
سلاح را برگیریم، ز جای خود برخیزیم
رو در رو با دشمن، تا محو اهریمن
***
(بستیزیم، بستیزیم، بستیزیم)2
***
آری، آری، حفظ اسلام، همت می خواهد
نجات انسان، عزت می خواهد
***
(بقای مکتب، وحدت می خواهد)2
***
سلاح را برگیریم، زجای خود برخیزیم
رو در رو با دشمن تا محو اهریمن
***
(بستیزیم، بستیزیم، بستیزیم)2
مقصد ما الله، مكتب ما اسلام
كتاب ما قرآن، ايران ايران، ايمان
رها كرده ست ديوان
الله اكبر خميني رهبر
او جان فشانده (از خواب غفلت، ما را رهانده(2))
بر خيز از جا ملت عالي گردن همت
دنيا شد در حيرت، ايران يكسر، غيرت
بر شهدا رحمت
الله اكبر خميني رهبر
او جان فشانده (از خواب غفلت، ما را رهانده(2))
ايران يكسر وحدت قلب ملت رهبر
راه ملت يك خط پيمان شد در يك حرف
الله اكبر خميني رهبر
او جان فشانده (از خواب غفلت، ما را رهانده(2))
هماهنگ و همرزم ميجنگم با هر خصم
شهادت گه يك قصد محكم سازيم اين عزم
الله اكبر خميني رهبر
او جان فشانده (از خواب غفلت، ما را رهانده(2))
مقصد ما الله، مكتب ما اسلام
كتاب ما قرآن، ايران ايران، ايمان
رها كرده ست ديوان
الله اكبر خميني رهبر
او جان فشانده (از خواب غفلت، ما را رهانده(2))
می گذرد کاروان / روی گل ارغوان قافله سالار آن / سرو شهید جوان
در غم این آشنا / چشم فلک خون فشان داغ جدایی به دل / آتش حسرت به جان
خورشیدی تابیدی ای شهید در دلها جاویدی ای شهید
می گرید در سوگت آسمان می سوزد از داغت شمع جان
چون روید لاله از خاک تو یاد آرم از جان پاک تو (2)
مهرت جوشان / دلها خون شد / زین آتش ها
از موج خون / شد لاله گون / دشت و صحرا
زین درد و غم / گرید عالم / ای شهید ما
از این ماتم / خون می گرید/ ای یاران ای یاران سوزم از داغ غمی / داغ ظلم و ستمی
خون هر جانباز / می دهد آواز جان فدای وطنم / خاک ایران کفنم
ای دریغا لاله ما / گشته گلگون / خفته در خون
خورشیدی تابیدی ای شهید در دلها جاویدی ای شهید
می گرید در سوگت آسمان می سوزد از داغت شمع جان
ژاله بر سنگ افتاد چون شد ؟ / ژاله خون شد
خون چه شد ؟ خون چه شد ؟ / خون جنون شد
ژاله خون كن /خون جنون كن
سلطنت زين جنون واژگون كن /ژاله بر گل نشان، گلپران كن
بر شهيدان زمين گلستان كن / نام گمنامها جاودان كن
تا به صبح آيد اين شام تيره / در شب تيره آتشفشان كن (2)
دست در كن/ شو خطر كن/ خانه ي ظلم زير و زبر كن (2)
جان خواهر، روستايي، برادر/ پيشه ور، اي جوان، اي دلاور
ما همه يك صف و در برابر/ آن ستمكار، آن تاج بر سر
خواهر من، گرامي برادر / چون به هر حال تنهاست مادر
من به خاك افتادم تو بگذر/ بهر ايجاد دنياي بهتر (2)
اي شما اي صف بيشماران / اشك من در نثار شمايان
بر سر هر گذرگاه و ميدان/ ژاله شد، ژاله شد، ژاله چون شد؟
ژاله خون شد، ژاله درياي خون شد/ خون جنون، خون جنون
سلطنت واژگون، واژگون شد
باز شوق یوسفم دامن گرفت
پیر ما را بوی پیراهن گرفت
●
ای دریغا نازک آرای تنش
بوی خون میآید از پیراهنش
●
ای برادرها! خبر چون میبرید؟
این سفر آن گرگ یوسف را درید!
●
یوسف من! پس چه شد پیراهنت؟
بر چه خاکی ریخت خون روشنت
●
بر زمین سرد، خون گرم تو
ریخت آن گرگ و نبودش شرم تو
●
تا نپنداری ز یادت غافلم
گریه میجوشد شب و روز از دلم
●
داغ ماتمهاست بر جانم بسی
در دلم پیوسته میگرید کسی
●
ای دریغا پاره دل جفت جان
بی جوانی مانده جاویدان جوان
●
در بهار عمر ای سرو جوان
ریختی چون برگریز ارغوان
●
ارغوانم! ارغوانم! لالهام!
در غمات خون میچکد از نالهام
●
آن شقایق رسته در دامان دشت
گوش کن تا با تو گوید سرگذشت
●
نغمهی ناخوانده را دادم به رود
تا بخواند با جوانان این سرود
●
چشمهای در کوه میجوشد منام
کز درون سنگ بیرون میزنم
●
از نگاه آب تابیدم به گل
وز رخ خود رنگ بخشیدم به گل
●
پر زدم از گل به خوناب شفق
ناله گشتم در گلوی مرغ حق
●
آذرخش از سینهی من روشن است
تندر توفنده فریاد من است
●
هر کجا مشتی گره شد، مشت من
زخمی هر تازیانه پشت من
●
هرکجا فریاد آزادی منم
من در این فریادها دم میزنم
ديده بگشا اي برادر
تيرگي ها را مپرور
آنکه از دامش پريدي
بر نهاد دام ديگر
دشمنت کين آفريده
کينه از دين آفريده
او که از هر در بتازد
بر مه و اختر بتازد
چون تو را آشفته بيند
بر تو آسانتر بتازد
کرد و ترک و بلوچ اي دلاور
ترکمن، آذري، اي برادر
اي عرب، اي عجم، شيعه، سني
اي به هم روز غم يار و ياور
اي زمهر وطن سينه لبريز
خون بر اين خاک ويرانه کم ريز
ميهنم داغ دل ديده بسيار
بار اندهش از سينه بردار
آذر افشان و شب را سحر کن
خانهي فتنه زير و زبر کن
اي برادر اي برادر
دام دشمن را مگستر
فتنه از بيگانه زايد
کار ما از ما گشايد
تا به مهر هم نجوشيم
جام پيروزي ننوشيم
وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم دل در عبور از سد خار و خاره بندیم
گاه سفر آمد نه هنگام درنگ است چاووش میگوید که ما را وقت تنگ است
***
گاه سفر شد باره بر دامن برانیم تا بوسهگاه وادی ایمن برانیم
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است موسی جلودار است و نیل اندر میان است
وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم
گاه سفر آمد نه هنگام درنگ است چاووش می گوید، ما را وقت تنگ است
گاه سفر شد، باره بر دامن برانیم تا بوسهگاه وادی ایمن برانیم
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است موسی جلودار است و نیل اندر میان است
از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم بانگ از جرس برخاست وای من خموشم
دریادلان راه سفر در پیش دارند پا در رکاب راهوار خویش دارند
گاه سفر آمد برادر گام بردار چشم از هوس از خورد از آرام بردار
گاه سفر آمد برادر ره دراز است پروا مکن بشتاب همت چاره ساز است
گاه سفر آمد برادر گام بردار چشم از هوس از خورد از آرام بردار
گاه سفر آمد برادر ره دراز است پروا مکن بشتاب، پروا مکن بشتاب
پروا مکن بشتاب، همت چاره ساز است ره توشه باید، عزم را در کار بندیم
دل بر خدا، آنگه به رفتن بار بندیم ره توشه باید، صبر را در دل نشانیم
وادی به وادی باره تا منزل کشانیم باید خطر کردن سفر کردن رسیدن
ننگ است از میدان رمیدن آرمیدن
تنگ است ما را خانه تنگ است ای برادر بر جای ما بیگانه، ننگ است ای برادر
فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید
یعنی کلیم آهنگ جان سامری کرد ای یاوران باید ولی را یاوری کرد
گر صد حرامی صد خطر در پیش داریم حکم جلودار است، سر در پیش داریم
حکم جلودار است بر هامون بتازید هامون اگر دریا شود از خون بتازید
از دشت و دریا در طلب باید گذشتن بیگاه و گاه و روز و شب باید گذشتن
گر صد حرامی صد خطر در پیش داریم حکم جلودار است سر در پیش داریم
فرض است فرمان بردن از حکم جلودار گر تیغ بارد گو ببارد نیست دشوار
جانان من برخیز بر جولان برانیم زانجا به جولان تا خط لبنان برانیم
آنجا که جولانگاه اولاد یهودا ست آنجا که قربانگاه زعطر، سور، صیدا ست
آنجا که هر سو صد شهید خفته دارد آنجا که هر کویش غمی بنهفته دارد
جانان من اندوه لبنان کشت ما را بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را
جانان من برخیز باید بر جبل راند حکم است باید باره تا دشت امل راند
باید به مژگان رُفت گرد از طور سینین باید به سینه رفت زینجا تا فلسطین
باید به سر زی مسجدالاقصی سفر کرد باید به راه دوست ترک جان و سر کرد
جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش آنک امام ما علم بگرفته بر دوش
تکبیرزن لبیکگو بنشین به رهوار مقصد دیار قدس همپای جلودار
جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش آنک امام ما علم بگرفته بر دوش
تکبیرزن لبیکگو بنشین به رهوار مقصد دیار قدس همپای جلودار
تکبیرزن لبیکگو بنشین به رهوار مقصد دیار قدس همپای جلودار
آن زمان كه بنهادم سر به پای آزادی
دست خود ز جان شستم از برای آزادی
تا مگر به دست آرم دامن وصالش را
می دوم به پای سر در قفای آزادی
با عوامل تكفیر صنف ارتجاعی باز
حمله میكند دایم بر بنای آزادی
در محیط طوفای زای ، ماهرانه در جنگ است
ناخدای استبداد با خدای آزادی
شیخ از آن كند اصرار بر خرابی احرار
چون بقای خود بیند در فنای آزادی
دامن محبت را گر كنی ز خون رنگین
می توان تو را گفتن پیشوای آزادی
فرخی ز جان و دل می كند در این محفل
دل نثار استقلال ، جان فدای آزادی
بت شکنی، بت شکنی، خمینی، خمینی
رهبر و سردار منی خمینی، خمینی
ما همه سرباز توأیم خمینی، خمینی
گوش به فرمان توأیم خمینی، خمینی
قلب منی، روح منی، خمینی، خمینی
آیت حق، شب شکنی خمینی، خمینی
سرور و سالار منی خمینی
در پس آیات توأیم خمینی، خمینی
جان به تنی، روح خدا، خمینی، خمینی
دفتر جاوید زمان خمینی، خمینی
ارتش جانباز توأیم خمینی
جمله هوادار توأیم خمینی، خمینی
سید سبحان منی، خمینی، خمینی
نور دو چشمان منی خمینی، خمینی
یاور و رهبان منی خمینی
مونس و رهدار منی خمینی، خمینی
وحی نبی وار منی خمینی، خمینی
یار وفادار توأیم خمینی، خمینی
امت و سرباز تو یک صدایند
خدا نگهدار تو باد، خمینی، خمینی
وطنم وطنم وطنم
بشنو ز دلم سخنم
اگر از سر جان گذرم
نرود وطن از نظرم
تو چو پرتو به جان منی
تو سرای امان منی
به خدا ز تو دل نکنم
وطنم وطنم وطنم
=========
برای ازادی تو ابادی تو سر می سپارم
امید به روزی تو پیروزی تو در سینه دارم
سرباز رزم افرینم در سنگر حق مرد پیکارم
چو باشد هوای حق در سرم
به محراب خون نماز اورم
که در خون شوم شناور
قسم بر شهید هم سنگرم
نپویم به جز ره رهبرم
نجویم طریق دیگر
وطنم وطنم وطنم
بشنو ز دلم سخنم
اگر از سر جان گذرم
نرود وطن از نظرم
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
هر زمان می رسد از تو این ندا
ای اسیران و مستضعفان به پا
زیر بار ستم زندگی بس است
نزد طاغوتیان ، بندگی بس است
بود شعار تو به راه حق پیام
ز ما تو را درود زما تو را سلام
خمینی ای امام ، خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
چون نجات انسان شعار توست
مرگ در راه حق افتخار توست
این تویی ، این تویی ، پاسدار حق
خصم اهریمنان ، دوستدار حق
بود شعار تو به راه حق قیام
ز ما تو را درود ، زما تو سلام
خمینی ای امام ، خمینی ای امام
ای مجاهد ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف
چون تو عزم صف دشمنان کنی
ترک سر ، ترک تن ، ترک جان کنی
حمله ور شد ارتش خلق ایران سوی دشمن از زمین و آسمان
نرود جز راه حـــــق و راه دین چو گرفته درس مکتب از قرآن
خلبـانان ، خلبـانان ای امید و فخر ایران
خلبانان ، قهرمانان همره تان لطف یزدان
پرواز کن ، پرواز کن فرشته حق یارت باد، االله نگهدارت باد
خلبانلار
ووروشولار ارتشی میز هـــریاندا گوی اوزونده ، دریالاردا ، داغلاردا
حق یولوندان دین یولوندان دونمزلر نه قدر ، قــــدرت لری وار جانلاردا
خلبانلار ، خلبانلار یوردو موزا افتخار سیز
خلبانلار ، اوچا اوچا دشمنین قلبین ووراسیز
قانات آچ ، قانات آچ ارتشیمیز واراولسون ، الله سیزه یار اولسون
شکر افشان خامه آمد به سخن
بسراید وصف گلزار وطن
که به دامن گل انسان پرورد این تازه چمن
که گل آذین به شقایق شد سراسر دشت و دمن
جلوه های نور جان را نگرید
شور و حال عاشقان را نگرید
این زرافشان سرخوشان جان ایمان را نگرید
در سرود(؟) رزم ایشان نور عرفان را نگرید
چه عرفانی شور است این در سرشان
که محراب عشق آمد سنگرشان
نمیلرزد از طوفان پیکرشان
نمیارزد جز جانان در برشان
ندارد ره جز وفا در خاطرشان
نمیگنجد جز خدا در باورشان
به هر میدان، به هر سنگر حق باشد یاورشان
به سیماشان جلوه کند نور خدا
عیان بینی در کفشان صدق و صفا
از کمال سرفرازی بهره ورند
بی نیاز از نام و جاه و زور و زرند
در مقام حق پرستان خاک رهند
در مصاف فتنه جویان شیر نرند
هموطن کنون که سر زد از افق فروغ ایزدی
بیا که تا ترانه ظفر ز بر کنیم
هم ره نسیم صبح دم به شهر مهر و همدلی
بیا به مهربانی و صفا سفر کنیم
فرصت پر از تراوت یگانگی به کف داده دست
در پناه عشق و اعتقاد نام نامی جاوید خدا
سر از فراز مهر و مه بر آوریم
وقت آن شده که دست اتحاد و وحدت و محبت و برادری
برای اعتلای خاک میهن عزیز خود ز آستین برآوریم
باید از تلاش ما وطن چنان بهشت دیگر خدا
شود همه نشاط و شادی و سرور
هموطن بیا که تا ز همت و ز کوشش من و تو
پهنه وطن شود پر از طنین شور
فرصت پر از تراوت یگانگی به کف داده دست
در پناه عشق و اعتقاد نام جاوید خدا
سر از فراز مهر و مه بر آوریم
وقت آن شده که دست اتحاد و وحدت و محبت و برادری
وقت است تا برگ سفر، برباره بندیم
دل بر عبور از سد خارم و خاره بندیم
از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم
بانگ از جرس برخاست وای من خموشم
دریادلان راه سفر در پیش دارند
پا در رکاب راهوار خویش دارند
گاه سفر را چاوشان فریاد کردند
منزل به منزل حال ره را یاد کردند
گاه سفر آمد نه هنگام درنگ است
چاوش میگوید که ما را وقت تنگ است
گاه سفر آمد برادر، گام بردار!
چشم از هوس، از خورد، از آرام بردار
گاه سفر آمد برادر، ره دراز است!
پروا مکن بشتاب همت چارهساز است
گاه سفر شد باره بر دامن برانیم
تا بوسهگاه وادی ایمن برانیم
وادی نه ایمن، هان مگو، باید سفر کرد
از هفت وادی در طلب باید گذر کرد
وادی نه ایمن، رهزنان در رهگذارند
بیم حرامی نیست، یاران هوشیارند
وادی نه ایمن، جاده هموار است ما را
امید بر عزم جلودار است ما را
وادی پر از فرعونیانم و قبطیان است
موسی جلوداراست و نیل اندرمیان است
تکریتیان (صد دام) در هرگام دارند
راه آشنایان، ره به مقصد میسپارند
ره توشه باید کو؟ بیاور کوله بارم
امید را رهتوشه بهر راه دارم
رهتوشه باید پای من هموار پو باش
هفتاد وادی پیش رو گر هست گو باش
رهتوشه باید عزم را در کار بندم
دل بر خدا آنگه به رفتن بار بندم
رهتوشه باید صبر را در جان نشانم
وادی به وادی باره تا منزل کشانم
رهتوشه باید، مرغوا مشنو ز هر کس!
رهتوشه ما را شوق دیدار حرم بس!
تنگ است ما را خانه تنگ است ای برادر
بر جای ما بیگانه، ننگ است ای برادر
ننگ است ما را خانه بر دشمن نهادن
تاراج و باج و فتنه را گردن نهادن
تاراج و باج و فتنه را گردن نهادیم
خفتیم غافل، خانه بر دشمنم نهادیم
خفتیم غافل از معادای حرامی
کردیم سر تسلیم یاسای حرامی
خفتیم غافل رزم را از یاد بردیم
پس داوری بر محضر بیداد بردیم
خفتیم و دشمنم، داد، نی، بیدادمان داد
خواب و خور و افیون و مستی یادمان داد
دشمن، سرا بگرفته و راه نفس هم
دست عمل بشکسته و پای فرس هم
تارج شد، تاراج هر کالایمان بود
خاموش شد هر نغمه، کاندر نایمان بود
ما خامش و او هر طرف شور وشغب کرد
تاوان خورد و خفت مستی را طلب کرد
سینا و طور و عزّه را بلید با هم
ما خفته و او در تهاجم قدس را، هم
جولان به جولانی دگر بگرفت از ما
ماندیم ما سرگشته او را قدس و سینا
ای به امید کسان خفته! ز خود یاد آرید
تشنهکامان غنیمت! ز احد یاد آرید
گر چه مرحب سپر انداخته، خیبر باقی است
بت مگویید شکستیم، که بتگر باقی است
ره دراز است، سبک تر بشتابیم ای دوست
خصم بیدار است یک چشمه بخوابیم ای دوست
نه بنوشیم از این رود، که زهرآلوده است
غوطه باید زد و بگذشت که پل فرسوده است
وای اگر قصه ما عبرت تاریخ شود
خیمه قافله را دشنه ما تیغ شود
وای اگر بر در باطل بنشیند حق ما
وای اگر پرده تزویر شود بیرق ما
لاله این چمن آلوده رنگ است هنوز
سپر از دست مینداز که جنگ است هنوز
خیمه بگذار و برو، بادیه توفانجوش است
کوه، آتش به جگر دارد اگر خاموش است
فتنه میبارد و سنگین، ز در و دیوارش
هر که اینجا خفت، سیلاب کند بیدارش
میرویم امروز با صاعقه همپای سفر
گردبادیم و ز سر تا به قدم، پای سفر
(نصر من الله جاودان نقش لوای تو
انا فتحنا ضامن ارج و بقای تو) 2
اي دين انسان ساز ايزدی
دور از تو هر زشتی و هر بدی
ميراث پر ارج محمدی
فرمان دادار سرمدی
(سرمايه اميد انسانی
ما را گرامی چون دل و جانی) 2
اسلام ما ای جاودان خورشيد تابنده
آئين ما ای مكتب توحيد پاينده
ايمان ما ای چشمه جوشان زاينده
قرآن ما ای رهنمای تا ابد زنده
(نصر من الله جاودان نقش لوای تو
انا فتحنا ضامن ارج و بقای تو) 2
چرخ عدالت را تو محوری
مرز حقيقت را تو سنگری
چهر سعادت را تو زيوری
شهر شهادت را تو معبری
(موج آفرينی خشم طوفانی
آزادی و حق را نگهبانی) 2
در مكتب اسلام ما پرورده شد سلمان
عمار و بوذر خاست زاين مرد آفرين دامان
نام علی رخشد به طاق بلند ايوان
خون شهيدان ميدود در اين رگ و شريان
(نصر من الله جاودان نقش لوای تو
انا فتحنا ضامن ارج و بقای تو) 2
باشد ره پاكان چو راه ما
پاكی تَرآود از نگاه ما
لطف خدا باشد پناه ما
پيروزی ما خود گواه ما
(دوريم از افسونهای شيطانی
بر لطف بيیپايان يزدانی) 2
ما چون محمد قهرمانی بت شكن داريم
همچون علي نامآوری دشمن فكن داريم
ما پرچم خونين بدوش خويشتن داريم
دشت شهادت را بسی گلگون كفن داريم
(نصر من الله جاودان نقش لوای تو
انا فتحنا ضامن ارج و بقای تو) 2
ای بسیج ای سرفرازان افتخار میهنید
مایه ی امن و امان و اعتبار میهنید
در مصاف کعبه دل در کنار رهبرید
در مصاف خصم کافر چون حصار میهنید
جان ما بسته ی جان شما
شمع ما چهر رخشان شما
با خدا عهد و پیمان بسته اید
ای خوشا عهد و پیمان شما
ای ظفرمندان کنون چشم جهان سوی شماست
حامی مستضعفان نیروی بازوی شماست
جانتان در انتظار بوسه گاه کربلا
کربلا در انتظار دیدن روی شماست
ای خوشا دیدن روی حسین
بوسه بر خاک گلبوی حسین
هر دم از جبهه حق می رسد
مژده ی بوسه بر کوی حسین
غفرتان بادا که رزم از عزمتان خیبر گرفت
میهن از نام شما آوازه ی دیگر گرفت
بر شما بادا مبارک کسوت جنداللهی
سرفراز آن کسی که این چتر هما بر سر گرفت
تا ابد زنده ماند نامتان
جاودان می شود ایامتان
دشمن فتنه گر لرزد چو بید
بشنود چون طنین گامتان
آفرین بر همت و بر عزم و ایمان بسیج
بر خداجویان و جانبازان و یاران بسیج
بگسلد شیرازه دشمن به میدان بسیج
نگسلد هرگز به رهبر عهد و پیمان بسیج
عهدتان با خدا پاینده باد
جهدتان محکم و پاینده باد
تا رسد مهدی صاحب زمان
رهبر ما خمینی زنده باد
به لالهٔ در خون خفته ———————————— شهیدِ دست از جان شسته
قسم به فریاد آخر —– به اشک لرزان مادر
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
همه به پیش، همه به پیش
به یک صدا
«جاویدان ایران عزیز ما»
به لالهٔ در خون خفته ————————————- شهیدِ دست از جان شسته
قسم به فریاد آخر —- به اشک لرزان مادر
که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهید
———————————–
قسم به اسم آزادی —————————— به لحظهای که جان دادی
به قلبِ از هم پاشیده——شهیدِ در خون غلتیده
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
همه به پیش، همه به پیش
به یک صدا
«جاویدان ایران عزیز ما»
قسم به اسم آزادی ————————————- به لحظهای که جان دادی
به قلبِ از هم پاشیده —— شهیدِ در خون غلتیده
که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهید
———————————–
قسم به عزم همرزمان ————————- ستمکشان با ایمان
به خستگان جان بر کف —— دلاوران همپیمان
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
همه به پیش، همه به پیش
به یک صدا
«جاویدان ایران عزیز ما»
سَر زَد از اُفُق
مِهرِ خاوران
فروغِ دیدهٔ حق باوران
بهمن، فَرِّ ایمانِ ماست
پیامت ای امام
«استقلال، آزادی»
نقشِ جانِ ماست
شهیدان، پیچیده در گوش زمانْ فریادتان
پاینده مانی و جاودان
جمهوری اسلامی ایران
ملت برای ارتش ارتش برای ملت
ملت پناه ارتش ارتش برای ملت
تا بانگ اشنایی بر شد ز نای ملت
بگرفته ارتش ما در کف لوای ملت
بر خاسته بانگ شادی از هم سرای ملت
دل بشنود ز هر سو اینک نوای ملت
=========
از هر کران شنیدیم ارتش برادر ماست
ز ان گام ملت ما با جان برابر ماست
زیر لوای اسلام غم خوار و یاور ملت ماست
ارتش برای ملت
=========
ارتش نهاد ملیست
از جمع ما جدا نیست
فرزند ملت ماست
با دشمن اشا نیست
بد خواه ارتش ما
همراه خلق ما نیست
با مدعی بگوییم
بشنو صدای ملت
ملت پناه ارتش ارتش برای ملت
ملت برای ارتش ارتش برای ملت
تو ای طلیعه سحر
ز هر کرانه کن سفر
به گوش رهروان رسان
نوید دلکش ظفر
تو ای هزار نغمه خوان
دوباره بال و پر گشا
پیام انقلاب ما
به سوی رهروان ببر
ای فلک بیفشان
بر وسیع عالم
پرتوی ز خورشید ما
تا جهان هستی
روشنی پذیرد
از فروغ توحید ما
هلا به عالم ای نسیم صبح
حدیث جانبازی ما بگو
بگو چگونه در نماز عشق
گرفته اند با خون خود وضو
بگو فلک چون راه زنده ها
حماسه سازند از سرار خون
بگو که ایران شد رها ز بند
اگرچه خاکش گشته لاله گون
ای فلک بیفشان
بر وسیع عالم
پرتوی ز خورشید ما
تا جهان هستی
روشنی پذیرد
از فروغ توحید ما
همراه شو عزیز/همراه شو عزیز
تنها نمان به در/کین درد مشترک
هرگز جدا جدا/درمان نمی شود
دشوار زندگی/هرگز برای ما
دشوار زندگی/هرگز برای ما
بی رزم مشترک/آسان نمی شود
تنها نمان به در/همراه شو عزیز
همرا شو/همراه شو
همراه شو عزیز
همراه شو عزیز
تنها نمان به در/کین درد مشترک
هرگز جدا جدا/درمان نمی شود
مسلمانان به پا خیزیدی
الا معمار و طراح حرم برخیز
چراغ جاودان سوز حرم برخیز
تو ای روح شجاعت نفس آزادی
عزادار شهیدان حرم برخیز
بزن دستی به شمشیر الم نشرح
طلسم بندگی بشکن بپا برخیز
بزن دستی به شمشیر الم نشرح
طلسم بندگی بشکن بپا برخیز
تو پیک خلوت روحانیان و سینهسوزانی
مسلمان مسلح با سلاح شوق و ایمانی
تو شمشیر خدا بر قلب کفار گران جانی
غریو لاتخف سر ده، غریو لاتخف سر ده
به گلبانگ مسلمانی
به گلبانگ مسلمانی
***
لاتخف مسلمان، لا تخف
بپا خیزید ای مسلمانان، بپاخیزید
***
الله اکبر الله اکبر
الله اکبر الله اکبر
شنیدید ای مسلمانان بپا خیزیم و جان بازیم
بساط دشمن دین را بسوزیم و براندازیم
بپا خیزیم و کاخ خون به یک ضربت فرو ریزیم
وجود زشت شیطان را به قعر دوزخ اندازیم
اگر جلاد بی ایمان بخواهد خون ما ریزد
من و یاران بهم سازیم و بنیادش براندازیم
اگر جلاد بی ایمان بخواهد خون ما ریزد
من و یاران بهم سازیم و بنیادش براندازیم
الله اکبر الله اکبر
الله اکبر الله اکبر
به آهنگ حدی و آیههای گرم و شورانگیز
کنون با شور و شیدایی قیامتها بپا سازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
درفش سبز قرآن را در اوج آن برافرازیم
اگر جلاد بی ایمان بخواهد خون ما ریزد
من و یاران بهم سازیم و بنیادش براندازیم
اگر جلاد بی ایمان بخواهد خون ما ریزد
من و یاران بهم سازیم و بنیادش براندازیم
تو پیک خلوت روحانیان و سینهسوزانی
مسلمان مسلح با سلاح شوق و ایمانی
تو شمشیر خدا بر قلب کفار گران جانی
غریو لاتخف سر ده، غریو لاتخف سر ده
به گلبانگ مسلمانی
به گلبانگ مسلمانی
بهمن خونین جاویدان
آمده موسم فتح ایمان
شعله زد بر افق نور قرآن
در دل بهمن سرد تاریخ
لاله سر زد ز خون شهیدان
لاله ها قامت سرخ عشق اند
سرنوشت تو با خون نوشتند
پیکر پاکت ای جان به کف را
از ازل با شهادت سرشتند
پیکر پاکت ای جان به کف را
از ازل با شهادت سرشتند
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
***
مقدمت را اماما شهیدان
با نثار تن خود گشودند
خونشان فرش راه تو بادا
عاشق پاک راه تو بودند
آمدی با پیامت خمینی
از رهایی و از"غم" سرودی
آنکه بر ظلم شب حمله ور شد
ای خمینی تو بودی تو بودی
آنکه بر ظلم شب حمله ور شد
ای خمینی تو بودی تو بودی
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
***
" در دل تار شهر شهیدان
دست غمخوار خلق خدایی
از تبار حسین شهیدی
از دیار عروج و خدایی
در دل تار شهر شهیدان
دست غمخوار خلق خدایی
از تبار حسین شهیدی
از دیار عروج و خدایی"
در زمستان بهاران آمد
آدم از قعر دوران آمد
بوی "نسل" شقایق پیچید
بوی عطر شهیدان آمد
در زمستان بهاران آمد
آدم از قعر دوران آمد
بوی" نسل" شقایق پیچید
بوی عطر شهیدان آمد
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده بادا قرآن
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان
تا ابد زنده یاد شهیدان...
برخیزید برخیزید برخیزید
برخیزید ای شهیدان راه خدا
ای کرده بهر احیای حق جان فدا
کز قطره قطرهی خون پاک شما
میروید تا ابد در وطن لالهها
برخیزید برخیزید
برخیزید رهبر آمد کنون در کنارتان
تا سازد، غرقه در بوسه خاک مزارتان
تا گیرد، خون بهای شهیدان ز اهرمن
باز آمد، رهبر ما پی یاری وطن
برخیزید برخیزید
جاویدان زندگی جوشد از خاک هر شهید
باز روید لاله از تربت پاک هر شهید
ای انسان چون شهادت سر آغاز زندگی ست
مرگ سرخ رمز آزادی و راز زندگی ست
برخیزید برخیزید
برخیزید ای شهیدان راه خدا
ای کرده بهر احیای حق جان فدا
کز قطره قطرهی خون پاک شما
میروید تا ابد در وطن لالهها
برخیزید برخیزید
در عالم مایه ی سرفرازی شهادت است
پیش ما، مرگ در راه ایمان سعادت است
هر کس او، در ره عدل و دین رهسپر شود
در این ره، گر دهد جان ز کف زنده تر شود
برخیزید برخیزید
از دشت کربلا هر زمان آید این پیام
در راه عزت و افتخار و شرف قیام
تا انسان تن رها سازد از بند بندگی
عاشورا بر مجاهد دهد درس زندگی
شهید، شهید، شهید، راه تو افتخار، نام تو ماندگار
عزتت پایدار، مرگ سرخت، خروش روزگار
ای غمت جاودان، در دل عاشقان
خون تو در جهان، میكند گلفشان
هر بهار، هر بهار
تا محو دشمن، ای همره من
تا محو دشمن، ای همره من
نشینم از پا، عزم تو دارم
ره میسپارم، با فتح فردا
(ای زنده یاد، با توأم قرار
در سپیده ی اولین بهار) 2
تا محو دشمن، ای همره من
تا محو دشمن، ای همره من
نشینم از پا، عزم تو دارم
ره میسپارم، با فتح فردا
(ای زنده یاد، با توأم قرار
در سپیده ی اولین بهار
بیسـت و دوی بهمــــــن(2) روز از خود گذشتــــــن
روز آزادی مـــــــــــــــا روز نجـــــات میــــــهن
روز پـــیـــــــروزی مــــــا روز شکست دشــــــمن
بیســــــت و دوی بهمــــــن بیســت و دوی بهمــــــن
به پیش ای رهروان راه الله رسیده مژده پیروزی ما
زریشه برکنیم بنیاد دشمـــن به یاری خداوند توانـــــا
الله یــــــــاور ماســـــــــــت خمینی رهبر مـــــــاست
الله یـــــــــاور ماســــــــــت خمینی رهبر مـــــــاست
ای دشمـــــــن سـتـــمـــــگر ای ظالـــــمــــان کافـــــر
خون شمـــــــا می ریزیــــم مـــــــــــا ملــــــت دلاور
خون شمـــــــا می ریزیــــم مـــــــــــا ملــــــت دلاور
الله یـــــــــاور ماســــــــــت خمینی رهبر مــــــــاست
الله یـــــــــاور ماســــــــــت خمینی رهبر مــــــــاست
بیســت و دوی بهمـــــن(2) روز از خود گذشـــــــتن
روز آزادی مــــــــــــــا روز نــــجات میهـــــــن
روز پـــیـروزی مــــــــــــا روز شکست دشمـــــــن
بیســـــت و دوی بهمـــــــن بیست و دوی بهمـــــــن
کتــــــاب ما قــــــرآن است مکتب ما اسلام اســـــت
کتــــــاب ما قــــــرآن است مکتب ما اسلام اســـــت
همـــــرزمان همـــــرزمان ای امـــــت مسلمـــــــان
همـــــرزمان همـــــرزمان ای الـــگوی دلیـــــــران
بر دشمـــــنان بتـــــازیـــــد ای پاســــداران قـــــرآن
الله یـــــــــــاور مــــــــاست خمینی رهبر مـــــــاست
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله ...
در جواب یک ندا خلقی آمد به خروش
گفت هان ای زن و مرد جامهء رزم بپوش
خلق بیدار شدند همه آماده جنگ
سینه ها مثل سپر جلوی تیر و تفنگ
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله ...
همه جا کفر و دروغ
همه جا ظلم و ستم
چهره مردم شهر همگی آیه غم
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
قصرها قصر بلا ,حاکمش تشنه خون
مردم شهر فقیر همه در بند زمون
حقشان قسمت گرگ
الله الله تو پناهی بر ضعیفان یا الله
آن روز که در میدان جنگ رزمندگان ما میجنگیدند ، پشت جبهه هم همه مردم پشتیبان رزمندگانمان در جبهههای نبرد بودند و هیچ خیانتی بالاتر از خیانت پشت جبهه نیست. امروز هم آنها که باید در میدان دیپلماسی مسئول مبارزه هستند و همه ملت و راهبر بزرگ این انقلاب از این جبهه پشتیبانی میکنند.
مراسم راهپیمایی 22 بهمن به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی 1357 از صبح امروز در تهران و سایر شهرهای ایران برگزار شد.
به گزارش عصرایران، در این راهپیمایی ها، شرکت کنندگان بار دیگر حمایت و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی ایران و شعارهای انقلاب 1357 یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی اعلام کردند.
دادستان کل کشور گفت: موسسه مالی و اعتباری میزان هیچ ارتباط و وابستگی به قوهقضائیه ندارد.
به گزارش فارس، حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی امشب در حاشیه همایش بزرگداشت سیوششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مشهد در جمع خبرنگاران در پاسخ به سئوالی در ارتباط با شایعات مطرح شده در خصوص ارتباط موسسه میزان و دستگاه قضا اظهار کرد: این موسسه هیچگونه ارتباط و وابستگی به قوهقضائیه ندارد و این موضوع نیز از سوی مسئولان بارها اعلام شده است.
با اضافه شدن سرور جدید و بسیار قوی به مجموعه سرورهای فیس نما و تغییر الگوریتم های ارسال پست و بازنشر ، شاهد افزایش سرعت ارسال پست و بازنشر خواهید بود.
همچنین چت پایین سایت نیز بهینه شد و افزایش سرعت خواهد داشت.
بزودی با بهینه سازی و بالانس کامل سیستم سایت ، افزایش سرعت در تمام بخش های سایت خواهیم داشت.
موفق باشید
تیم مذاکره کننده هسته ای ایران به ریاست محمد جواد ظریف صبح یکشنبه در حاشیه اجلاس امنیتی مونیخ با تیم آمریکایی که هدایتش را جان کری به عهده دارد، وارد گفتوگو شد.
به گزارش ایرنا، این مذاکرات از ساعت 7 بامداد به وقت مونیخ - 9 و 30 به وقت تهران - در محل اقامت وزیر امور خارجه ایران در جریان است و قرار است دو ساعت به طول انجامد.
مسئلهى ما با آمریکا، مسئلهى استکبار آمریکایى است؛ مستکبرند، متکبّرند، زورگویند، زیادهطلبند؛ همین حرفهایى که این چند روز سرِ همین مذاکرات هستهاى زدند، شما ببینید؛ چند ماه مذاکره کردند و حالا تمدید کردند، [بعد] شروع کردند مثل همیشه حرف زدن.
ادعای روز گذشته خبرگزاری رویترز درباره وزیر خارجه ـ که با تکذیب وی همراه شد ـ بیشتر مورد توجه سه روزنامهای قرار گرفته که چندان موافق مذاکرات هستهای نیستند. دیگر مسائل مذاکرات هستهای، تغییر جالب نامه حمید رسایی در یک روزنامه، واکنش روزنامههای اصلاحطلب به نطق اخیر احمد توکلی و ادعاهای روزنامه دولت درباره اتاق عملیات «تندروها»، دیگر مطالب مهم روزنامههای یکشنبه است.
اکنون شانزده سال بعد از اولین باری که طرح فروش خدمت سربازی در کشور اجرا شد، دولت در لایحه بودجه سال ۹۴ پیشنهاد تازهای درباره معافیت دوره خدمت سربازی به مجلس داده است. دولت در بند «ط» تبصره ۱۶ بودجه پیشنهادی خود، طرحی مبنی بر فروش دوره سربازی مشمولانی که ده سال غیبت دارند، به مجلس داده است.
روز گذشته رهبر انقلاب در سالگرد نوزدهم بهمن ۱۳۵۷با فرماندهان و پرسنل نیروی هوایی ارتش دیدار کردند. در این دیدار، سخنان مهم و تأثیرگذاری نیز دباره مذاکرات هستهای بیان فرمودند. از سوی دیگر، رئیس جمهور روحانی هم که در مراسم اهدای جایزه کتاب سال حاضر شده بود، در آنجا سخنرانی مهمی در خصوص مذاکرات و حواشی چند وقت اخیر کردند. روزنامههای صبح امروز با توجه به موضعگیری رهبر و رئیسجمهور هر یک با جهتگیری خودشان، صفحه نخست خود را بستهاند.
تعداد صفحات : 4